تقديم به تمام پارسي زبانان جهان

www.9Movie.in
www.show-time.info
www.FarsiSubtitles2.com

 

amir_t6262.loxblog.com
telegram.me/FarsiSubtitles

 

سينما را با ما "حرفه‌اي" دنبال کنيد
WwW.7thMovie2.Com

www.NightMovie.net
دانلود فيلم و سريال زبان اصلي - دوبله فارسي

 

زيرنويس از
بهرنگ رجبي، امير طهماسبي ،SiGMA ارميا

 

زوتوپيا
(آرمانشهر حيوانات)

 

.ترس، حيله، حرص خون

...هزاران سال قبل، اين‌ها

قدرت‌هايي بودن که بر دنيا حکومت ميکردن

دنياي که در اون شکار از شکارچي ميترسيد

...و شکارچيان، ميل زيستي غيرقابل کنترلي

...براي آسيب زدن و له کردن و

 

!واوووو

!خون! خون! خون

 

....آ

 

اون زمان‌ها، دنيا به دو قسمت تقسيم شده بود

شکارچيان بدطينت
يا شکارهاي مهربان

 

اما در طول زمان، ما پيشرفت کرديم
و از روش‌هاي وحشيانه‌ي ابتدايي، فراتر رفتيم

حالا شکارچيان و شکار با هم در هماهنگي زندگي ميکنن

و تمامي پستانداران جوان، فرصت‌هاي بيشماري دارن

آره، من ديگه نبايد از ترس در يه گله قايم بشم

در عوض، ميتونم يه فضانورد بشم

 

ديگه لازم نيست يه شکارچي تنها باشم
امروز، ميتونم به دنبال شکار فراريان مالياتي باشم

من يه مامور مالياتي ميشم

 

و من ميتونم دنيا رو يه جاي بهتر کنم
...من قراره

 

!يه افسر پليس بشم

 

يه پليس خرگوش؟ اين احمقانه‌ترين چيزيه که تا حالا شنيدم

ممکنه براي کم عقل‌ها، غيرممکن بنظر بياد
"دارم تو رو نگاه ميکنم "گيدئون گري

اما درست 340کيلومتر اونطرف‌تر
شهر بزرگ "زوتوپيا" قرار گرفته

جايي که اجداد ما براي اولين بار در صلح و آرامش
دور هم جمع شدن

!و اعلام کردن که هرکسي ميتونه هر چيزي بشه

 

متشکرم و شب بخير

جودي، هيچوقت فکر کردي چطور من و مامانت
اينقدره خوشبختيم؟

نچ

خب، ما بي خيال روياهامون شديم و يه جايي ساکن شديم. نه، بان؟

"آه آره. درسته "استو
بدجوري هم ساکن شديم

ميبيني، قشنگي راضي بودن از خود در همينه، جودي

اگه هيچوقت چيزاي تازه رو امتحان نکني
هيچوقت شکست نميخوري

من از امتحان کردن خوشم مياد

عزيزم، منظور پدرت اينه که اين کار سخت
...و حتي غيرممکنيه

که تو بخواي يه افسر پليس بشي -
آره. هيچوقت يه خرگوش پليس نشده

نه -
خرگوش‌ها از اين کارها نميکنن -

هرگز -
!هرگز -

خب... پس فکر کنم من قراره اوليش باشم

!چون من ميخوام دنيا رو يه جاي بهتر کنم

 

عجب، ميدوني، ميخواي راجع به
...بهتر کردن دنيا صحبت کني

.هيچ راهي بهتر از اينکه هويج کار بشي نيست

آره! پدرت، من، تمامي 275 خواهر و برادرت

ما دنيا رو عوض ميکنيم -
آره -

هر لحظه يه هويچ -
به اميد اون روز -

کشت هويچ يه شغل شريفه

 

فهميدي عزيزم؟
اينکه رويايي داشته باشي، عاليه

آره، فقط تا زماني که خيلي هم بهش اعتقاد نداشته باشي

 

کجا غيبش زد؟

يا بليط‌هات رو ميدي من
يا ميزنم اون دهن ببعي‌ت رو سرويس ميکنم

!آخ! تمومش کن گيدئون

بع بع! ميخواي چيکار کني؟ گريه کني؟

هي! شنيدي چي گفت! تمومش کن -
عجب لباسي، بيچاره -

توي کدوم هپروتي هستي که
فکر ميکني يه خرگوش ميتونه پليس بشه؟

با زبون خوش بليط‌هاي دوستم رو پس بده -
بيا و بگيرشون. اما حواست باشه -

چون من يه روباهم و همونطور که در
...اون تئاتر مسخرت گفتي

ما شکارچي‌ها، عادت داشتيم که شکارمون رو بخوريم
و غريزه‌ي کشتن هنوز در کون ماست

مطمئنم تلفظ درستش "خون"ـه -
چيزي که ميدونم رو بهم نگو، تراويس

تو من رو نميترسوني، گيدئون

 

حالا ترسيدي؟

ببين چطور دماغش ميلرزه. حالا ترسيده

گريه کن، خرگوش کوچولو
...گريه کن

 

آه. نميدوني کي بايد بيخيال چيزي بشي، نه؟

!ها

 

.ميخوام اين لحظه رو بخاطر بسپري
...دفعه‌ي بعدي که خواستي

هرچيزي بغير از يه خرگوش خنگ هويچ کار باشي

 

خيلي بدجوره -
حالت خوبه جودي؟

آره. آره. من خوبم
بگير

!واي! تو بليطمون رو پس گرفتي -
تو معرکه‌اي، جودي -

!آره. اون گيدئون گري، نميدونه چي چي داره ميگه

خب، در يه مورد درست ميگفت

من نميدونم کي بايد بي خيال چيزي بشم

آموزشگاه پليس زوتوپيا

خوب گوش کنين، سربازها
در محدوده‌ي شهر زوتوپيا، 12 اکوسيستم وجود داره

چندتاشون بعنوان مثال
شهر تندر، ميدان صحرا، منطقه جنگل پرباران هستن

وقتي که شما پا به خيابون‌ها ميذارين
بايد همه‌ي اونا رو تحت سلطه در بيارين

وگرنه ميدونين چي ميشه؟
!همه تون ميميرين

 

طوفان شن سوزان

 

تو مُردي، خرگوش دست و پا چلفتي

صدمتر سقوط

تو مُردي، بچه هويچ

ديوار يخي

.تو مُردي، دختر مزرعه

جنايتکار هيکلي
تو مُردي

!مُرده! مُرده! مُرده

 

آه

توالت کثيف
تو مُردي، پشمالو

فقط بي خيال شو و برو خونه، خرگوش پشمالو

 

يه خرگوش هيچوقت پليس نبوده، هيچوقت -
خرگوش خنگ هويچ کار -

 

...بعنوان شهردار زوتوپيا، مفتخرم که اعلام کنم

اولين فارغ التحصيلان آموزشگاه پليس آماده هستن

دانشجوي ممتاز کلاس، اولين پليس خرگوش
...اداره پليس زوتوپيا

جودي‌ هاپس

 

دستيار شهردار "زنگوله پا"، نشانش

آه. بله! بله -
متشکرم -

 

جودي، باعث افتخارمه که رسما تو رو
...براي کار در قلب زوتوپيا

محدوده شماره يک. مرکز شهر، معرفي کنم

آره
آره

تبريک ميگم سروان‌ هاپس

نااميدتون نميکنم

از وقتي بچه بودم، چنين رويايي داشتم

ميدوني، اين واقعا باعث افتخار ما کوچولوهاست

زنگوله پا، يه کم برو کنار، خب؟

بسيار خب، سروان ‌هاپس
!بذار دندون‌هات رو ببينم

!سروان‌ هاپس، اينور رو نيگاه

 

ما همگي بهت افتخار ميکنيم جودي -
و ميترسيم -

آره -
واقعا اين يه ترکيب ترس و افتخاره -

منظورم اينه که زوتوپيا، شهر بزرگيه

من تمام عمرم رو روي اين کار گذاشتم

ميدونيم. و خيلي هيجان زده‌ايم، اما يه کم ترسيديم

تنها چيزي که بايد ازش بترسيم، خود ترسه

و همينطور خرس‌ها. ما بايد از خرس‌ها هم بترسيم

تازه بغير از شيرها و گرگ‌ها -
گرگ؟ -

راسوها -
تو يه بار با يه راسو ورق بازي کردي؟ -

آره و اون تقلب ميکرد
انگار نه انگار، خدايي وجود داره

و ميدوني چيه؟
يه عالمه شکارچي

و زوتوپيا، پر از اوناست -
آه. استو -

و روباه‌ها بدترين اونان

...آره. راستش پدرت يه نکته‌اي رو ميخواد بگه

.اين در ذات‌شونه
يادته اون زمان گيدئون گري چيکار کرد؟

اون زمان 9 سالم بود و گيدئون گري
يه عوضي بود که تصادفا يه روباهه

من کلي خرگوش عوضي ميشناسم

.آره. همه ميشناسيم
...اما محض احتياط

ما برات يه بسته‌ي حفاظتي درست کرديم
که مراقبت باشه

چيپس و پفک توش گذاشتم -
اين هم براي ترسوندن روباه‌ها -

آره. خوبه که داشته باشيش -
اين هم ضد روباه -

ضد روباه و ترساننده‌ي روباه‌ها
فقط همين‌ها رو ميخواد

اين رو ببين -
واي، پناه بر خدا -

اون نيازي به شوکر برقي روباهي نداره، استو

بي خيال. چه زماني ميشه که نيازه به
شوکر برقي روباهي نباشه؟

بسيار خب. ببينين. اين رو برميدارم
تا ديگه بحثي نکنيم

!معرکست! همه راضي هستن

قطار سريع زوتوپيا به ايستگاه وارد ميشود

 

بسيار خب بايد برم
!خداحافظ

 

ممم. دوستتون دارم

ما هم دوستت داريم

اي بابا، اشکم سرازير شد -
استو، خودت رو جمع و جور کن -

!خداحافظ همگي

خداحافظ جودي، دوستت دارم
خداحافظ

 

خداحافظ

 

در حال ترک روستاي لونه خرگوش‌ هستيد

 

من "غزال" هستم
به زوتوپيا خوش آمدي

.و خوش‌آمدين به هتل بزرگ مورچه خوار
.با اتاق‌هاي لوکس و راحت

.ماهي يه بار بطور کامل شپش کشي ميکنيم
!کليدت رو گم نکني

ممنون

آه سلام. من جودي هستم. همسايه‌ي جديدتون -
واقعا؟ خب ما خيلي پر سرو صدا هستيم

انتظار نداشته باش بابتش ازت عذرخواهي کنيم

 

ديوارهاي چرب

تخت لق

 

همسايه‌هاي ديوونه

عاشقشم

 

!يالا! اول اون دندون‌هاش رو نشون داد

 

ببخشيد -
همم؟ -

!اين پايين

سلام -
!واي... خدا... جون -

اونا واقعا يه خرگوش استخدام کردن

يوهو! بايد بگم که از اون چيزي که تصور ميکردم
خيلي نازتري

آه. احتمالا نميدوني
اما يه خرگوش ميتونه به يه خرگوش ديگه بگه ناز

اما وقتي بقيه حيوون‌ها اين رو ميگن
...يه کم

آه. خيلي معذرت ميخوام
....من، بنجامين کلاهاوزر

کسي که همه فکر ميکنن فقط يه
پليس خپل عشق پيراشکي هستم، داره تو رو مسخره ميکنه

اه -
نه. عيبي نداره -

...آه. تو واقعا... يه دونه

چي؟ -
گردنت. توي يقه‌ت -

...اون -
آه. ايناهاشش. کوچولوي شيطون -

ها‌ها. من بايد برم براي حضور و غياب
...خب از کدوم طرف

آه، آغل از اونطرفه، دست چپ -
عاليه. ممنون -

آه. اون خرگوش کوچولو رو درسته قورت ميدن

 

سلام. افسر‌ هاپس هستم
شما آماده‌اي که دنيا رو يه جاي بهتر کني؟

 

!خبردار

 

بسيار خب. بسيار خب
همگي بنشينيد

 

سه تا موضوع جهت بررسي دارم

اول از همه بايد حضور فيل رو در اتاق اعلام کنم

فرانسين. تولدت مبارک

 

آه

شماره دو. چند نفر نيروي تازه داريم
که بايد معرفي شون کنم

اما اين کار رو نميکنم چون... برام مهم نيست

 

در نهايت. ما چهارده تا پرونده مربوط به پستانداران گم شده داريم

همه‌شون شکارچي هستن. از يه خرس بزرگ قطبي گرفته تا
.يه سمور کوچولو

و شهرداري من رو مامور کرده که اونا رو پيدا کنم

.اين اولويت اوله
تقسيم وظايف

افسران گريزولي، فراگماير، دلگاتو

گروه شما از منطقه جنگل پرباران
دنبال حيوانات گم شده ميگرده

افسران مک هورن، رايان اسپيتز، وولفارد
ميدان صحرا براي گروه شما

افسران هيگينز، اسنولوف، ترانکبي
شهرتندر

و در نهايت، اولين خرگوش ما، افسر‌ هاپس

 

.پارکبان
مرخصين

پارکبان؟

رييس؟
رييس بوگو؟

 

قربان. شما گفتين 14 پرونده پستانداران گم شده دارين

خب؟ -
خب من ميتونم از پس يکيش بربيام -

احتمالا فراموش کردين، اما من
نفر اول کلاسم در دوره آموزشي بودم

فراموش نکردم. فقط برام مهم نيست

قربان، من فقط يه خرگوش معمولي نيستم

خب، پس نوشتن صد قبض در يه روز بايد کار آسوني باشه

 

صدتا قبض جريمه. من 100 تا قبض جريمه نمينويسم

من 200 تا قبض جريمه مينويسم. اون هم قبل از عصر

 

منقضي شد

 

منقضي شد

 

!آه

 

يوهو! 200 تا قبض اون هم قبل از عصر

 

دويست و يک

 

!هي، مراقب باش، روباه

ها

 

همم

 

کجا رفت؟

 

گوش کن. نميدونم روز روشن، براي چي
دزدکي اينطرف‌ها ميچرخي

!اما من دنبال دردسر نميگردم. بهمين خاطر بزن به چاک

من هم دنبال هيچ دردسري نيستم آقا

من فقط ميخوام يه بستني فيلي بگيرم، براي پسر کوچولوم

 

قرمزه رو ميخواي يا آبي، پسر؟

 

...آه. من خيلي

آه بي خيال بچه. برو عقب. گوش کن رفيق -
چيه؟ -

نزديک خونه‌تون هيچ مغازه بستني فروشي براي روباه‌ها نيست؟

نه. نه. هستش. هستش
...فقط موضوع اينه که پسرم

اين کوچولو موچولوي ماماني بدبو
اون همه چي رو در سايز فيل‌ها ميخواد

دوست داره وقتي بزرگ ميشه، يه فيل بشه

بامزه نيست؟

من کي باشم که بخوام روياهاي کوچولوش رو خراب کنم،‌ ها؟

ببين. تو احتمالا خوندن بلد نيستي
ولي اين تابلو ميگه

"ما اين حق رو داريم که از خدمت رساني به هر کسي امتناع کنيم"
پس بزن به چاک

صف رو معطل کردي

 

سلام
عذر ميخوام

هي، بايد مثل بقيه صبر کني تا نوبتت بشه، پارکبان

در واقع من يه افسر پليسم

فقط يه سوال کوچولو داشتم

...آيا مشتري‌هاي شما اطلاع دارن

که دارن با بستني‌شون، عن دماغ و خلط ميخورن؟

چي چي داري بلغور ميکني؟

...خب، نميخوام دردسري درست کنم، اما

اما مطمئنم که درست کردن بستني اون هم با خرطوم بدون ماسک
قانون شماره 3 اداره بهداشت رو نقض ميکنه

 

که يه جورايي قضيه مهميه

البته ميتونم فقط با يه اخطار بي خيال شما بشم
اگه شماها به خرطومتون ماسک بزنين

...و ... نميدونم... اگه به اين

باباي دوست داشتني و پسرش يه چي... اسمش چيه؟

بستني فيلي لطفا

يه بستني فيلي بفروشين

 

15دلار -
خيلي ممنونم. ممنون -

آه نه. شوخيت گرفته

!من کيف پولم رو نياوردم

اگه کله‌م به تنم وصل نبود، حتما اون رو هم جا ميذاشتم

حقيقت اينه. آه پسر، خيلي متاسفم

اين حتما بدترين جشن تولدت زندگيته

لطفا از دستم عصباني نباش. بهرحال ممنون

 

بقيه‌ش مال خودت

جناب سروان، نميتونم به اندازه‌ي کافي از شما تشکر کنم
خيلي ممنون. واقعا ميگم. ميتونم پولتون رو پس بدم؟

آه، نه وظيفه‌م بود

موضوع اينه که خيلي دلم ميسوزه
از اينکه ميبينم مردم چنين برخورد کوته بينانه‌اي نسبت به روباه‌ها دارن

فقط ميخوام بگم که تو يه پدر معرکه
و واقعا خوش صحبت هستي

آه. خب، خيلي شرمندم کردي

واقعا بعيد بود کسي رو پيدا کنم
که اداي رييس‌ها رو در نمياره

جناب سروان؟ -
...هاپس. آقاي -

وايلد. نيک وايلد

و تو کوچولو. ميخواي وقتي بزرگ شدي، فيل بشي؟

تو يه فيل خواهي شد
چون اينجا زوتوپياست

هرکسي ميتونه هر چيزي بشه

آه. من همش اين رو بهش ميگم

بسيار خب بگيرش
دو دستي

آه. لبخندش رو ببين. اين لبخند جشن تولده

خب، با اين خانم باي باي کن

 

باي باي

خداحافظ -
خدانگهدار -

 

آه. هي باي باي کوچولو

 

ارگانيک 2 دلار

 

بستني پنجه‌اي

بانک برادران موش صحرايي

!بستني پنجه‌اي بخرين

آه

 

الوار آوردم -
چرا اين رنگي هستن؟ -

رنگ؟
اينا چوبسرخ (=نوعي صنوبر) هستن

 

39، 40 بفرما
وقتشه به اون پوشک برسي، خرس گنده

هي، بوسم نميکني. بدون خداحافظي از بابايي؟

 

!فردا بوسم کن، اونوقت پوستت رو ميکنم

خداحافظ

 

خب، من ازت دفاع کردم و تو بهم دروغ گفتي

!تو دروغگو هستي

بهش ميگن حقه‌بازي، عزيزم
و من دروغگو نيستم. اون دروغگويه

 

!هي

.بسيار خب، نيک زرنگ
تو بازداشتي

واقعا؟ به چه جرمي؟

خداجون، نميدونم. فروش مواد غذايي بدون مجوز چطوره؟

حمل و نقل کالاي تجاري بدون رسيد

تبليغات دروغين -
مجوز. رسيد کالاهاي تجاري

و من هيچ تبليغات دروغيني نکردم. مراقب باش

تو به اون موش گفتي
!که چوب‌هاي بستني‌ت، چوبسرخ هستن

درسته. چوب سرخ. وسط اسمش فاصله است

چوبي که سرخ‌ـه

 

نميتوني باهام کاري داشته باشي هويچ خان
من از زمان تولد اين کار رو ميکردم

تو نبايد من رو هويج صدا بزني

...اشتباه کردم. اينطور فکر ميکردم که

تو از يه دهات اومدي که توش فقط هويج بوجود مياد. نه؟

نه. من از دهات نيومدم. من از روستاي لونه خرگوش اومدم

بسيار خب. اگه اين داستان آشناست بهم بگو

يه دهاتي ساده لوح درس‌خوان
...با اين فکر بزرگ که

هي، من رو نيگا. من به زوتوپيا ميرم

جايي شکارچيان و شکار با هم در هماهنگي زندگي ميکنن
و آواز "همه چي آرومه" رو ميخونن

اما فهميدي که اي واي
همه اينطوري نيستن

!و اون روياي بزرگ که پليس يه شهر بزرگ ميشي، ددم واي
شدي يه پارکبان

و واي ددم واي
هيچکسي بهش و به روياهاش اهميتي نميده

و خيلي زود اون روياها از بين ميرن
...و خرگوش کوچولوي ما دلشکسته و نااميد

آواره خيابون‌ها ميشه و آخرش سر از يه آشغالدوني زير پل در مياره
...و در نهايت هيچ چاره‌اي نداره، جز اينکه برگرده خونه

در حاليکه از خجالت، سر کوچولو و گردش رو انداخته پايين
...و آخرش

گفتي از لونه خرگوش اومدي؟
خب... آخرش سر از مزرعه هويج درمياره؟

اين درست نيست؟

 

آه

 

.حالا مراقب باش وگرنه فقط روياهات نيستن که از بين ميرن

هي. هي. هيچکس بهم نميگه که من چي ميتونم باشم يا نباشم
...خصوصا يه

عوضي که هيچوقت جرات نداشته که سعي کنه
کسي باشه بغير از يه بستني فروش حقه باز

بسيار خب، ببين

همه با اين تفکر که ميتونن هرچيزي که ميخوان باشن، به زوتوپيا ميان

خب، تو نميتوني. تو نميتوني هرکسي که ميخواهي باشي

روباه ناقلا
خرگوش خنگ

من يه خرگوش خنگ نيستم

درسته. اون هم سيمان خيس نيست

 

تو هيچوقت يه پليس واقعي نميشي

راستي، تو يه پارکبان نازي

.شايد يه روزي سرپرست بخش بشي
.خوش بگذره

 

مامان و بابا

 

آه. هي. پدر و مادرم هستن -
!آه. خودشه! سلام عزيزم -

سلام. جود خوشتيپه
اولين روز پليسيت چطور بود؟

واقعا معرکه بود -
واقعا؟ همه‌ي اون چيزي که آرزوش رو داشتي؟ -

کاملا و حتي بيشتر
...همه خيلي خوب هستن و احساس ميکنم

واقعا کارم مفيد بوده -
!يه لحظه صبر کن. پناه بر خالق هويج

نگاه کن -
آه، خداجونم -

جودي، تو يه پارکبان شدي؟

آه. اين ... نه. نه
اينا فقط يه چيز موقت هستن

اين امن‌ترين شغل در نيروي پليسه -
!اون يه پليس واقعي نيست -

دعاهامون بالاخره اثر کرد -
!روز باشکوهيه -

!يوهو! پارکبان! پارکبان! پارکبان

!بابا! بابا -
!پارکبان -

ميدونين چيه. روز خسته کننده‌اي داشتم
...بايد

.يه کم استراحت کني -
يکي بايد به اون ماشين‌هاي پارک شده برسه -

خداحافظ -
خداحافظ -

 

!هي خرگوش! صداي اون آهنگ افسرده کننده رو کم کن

اون پارکبان رو ولش کن
مگه نشنيدي پشت تلفن چي ميگفت؟

اون احساس يه موجود شکست خورده رو داره -
!آه، ساکت شو -

!تو ساکت شو -
!تو ساکت شو -

!تو ساکت شو -
فردا يه روز تازه است -

!آره. اما ممکنه بدتر باشه

 

!من فقط 30 ثانيه دير کردم

 

!آره. واقعا که يه قهرماني خانوم جان

 

مامانم ميگه که آرزو ميکنه که بميري

چقدر جالبه که حقوق تو رو
از مالياتي که من ميدم، پرداخت ميکنن

من يه پليس واقعي هستم
من يه پليس واقعي هستم

!هي! خرگوش

آقا. اگه شکايتي داري ميتوني
.بري راهنمايي و رانندگي

چي چي داري ميگي؟
!مغازه‌م

همين الان ازش سرقت شد
!نگاه کن! داره فرار ميکنه

خب، تو پليس هستي يا نه؟

!آه! بله! بله
!نگران نباشين آقا. حواسم هست

 

!به اسم قانون ايست -
!اگه ميتوني من رو بگير، دم پشمکي -

 

دارم رد ميشم

افسر مک هورن هستم
يه موقعيت 10-31

!حواسم بهش هست! افسر هاپس، دارم تعقيبش ميکنم

!يوهو

 

محله جوندگان کوچک

 

آه

 

ها‌ها‌ها

 

!تو

!هي، پارکبان
!صبر کن تا يه پليس واقعي بياد

 

!وايسا

 

آه

 

آه

 

ببخشيد! دارم رد ميشم! عذر ميخوام
ببخشيد

 

آررره

 

!به اميد ديدار، پا گنده

 

ها

 

!هي! همونجا وايسا -
!پيراشکي ميخواي پليس خان -

 

واي خدا جون. اون ساپورت‌هاي طرح پلنگ رو ديدين؟

آه

 

!آه

 

از مدل موهات خوشم مياد -
ممنون -

هه هه هه
بيا پيش بابايي

 

بسيار خب. تو بايد صبور باشي و در صف منتظر بموني

مثل بقيه، خانم اترتون (=سمور). خب؟

 

!راسو رو گرفتم -
!هاپس -

 

ترک پست کردي. تعقيب و گريز راه انداختي
...جون جوندگان رو به خطر انداختي

اما اگه بخوايم منصف باشيم تو يه جنايتکار حرفه‌اي
رو بخاطر دزديدن چند کيلو پياز دستگير کردي

ممم. متنفرم از اينکه با شما مخالفت کنم قربان
اما اونا پياز نيستن

اونا سبزي ضد آفت،"ميدناکامپوم هولوسيتايس"، هستن

گياه‌شناسي کلاس سوم، قربان

...خب، من در خانواده‌اي بزرگ شدم که کشاورزي

!دهن کوچولوت رو ببند -
قربان. من آدم بده رو گرفتم -

اين کار منه

کار تو جريمه کردن ماشين‌هاي پارک شدست

رييس، خانم اترتون اينجاست تا شما رو ببينه

الان نه -
...بسيا خب، فقط ميخواستم بگم که -

...اين بار بنظر مياد اون واقعا عصباني -
!الان نه -

قربان. من نميخوام يه پارکبان باشم

ميخوام يه پليس واقعي باشم

...فکر ميکني وقتي که شهردار تو رو فرستاد اينجا

از من پرسيد که چي ميخوام؟

زندگي که يه کارتون موزيکال نيست که يه شعر کوچولو بخوني
...و روياهاي خسته کنندت

!بطور جادويي به حقيقت بپيونده
پس بي خيالش شو

رييس بوگو خواهش ميکنم
5دقيقه از وقتتون رو بهم بدين، خواهش ميکنم

خيلي معذرت ميخوام قربان. سعي کردم
جلوش رو بگيرم ولي ليز خورد از دستم

بايد برم بشينم

خانم، همونطور که بهتون گفتم
ما هر کاري که از دستمون بربياد رو انجام ميديم

شوهرم ده روزه که گم شده

اسمش "اميت اترتون" ـه -
بله، ميدونم -

اون يه گلفروشه
ما دو تا بچه‌ي خوشگل داريم

اون هيچوقت همينطور ناپديد نميشد

خانم، سر کارآگاه‌هاي ما خيلي شلوغه

خواهش ميکنم. بايد يه نفري باشه
که اميت من رو پيدا کنه

خانم اترتون -
من پيداش ميکنم -

 

!آه ممنون! خدا حفظت کنه خرگوش کوچولو

 

اين رو بگير. اميت من رو پيدا کن

برش گردون خونه پيش من و بچه‌هام. خواهش ميکنم

خانم اترتون، لطفا بيرون منتظر باشيد

البته. آه، از هر دوي شما خيلي ممنونم

.يه لحظه

 

تو اخراجي -
چي؟ چرا؟ -

سرپيچي از اجراي دستورات! حالا من اين در رو باز ميکنم
و تو ميري به اون سمور ميگي

تو يه پارکبان سابق هستي با توهم اينکه موجود بزرگي هستي
و اين پرونده رو بعهده نميگيري

!تازه شنيدم که سروان‌ هاپس، پرونده رو قبول کرد

!دستيار شهردار زنگوله پا

طرح ورود همه پستانداران به کارها، واقعا داره جواب ميده

!شهردار "شيردل" خيلي هيجان زده ميشه

نه. بيا حالا به شهردار نگيم

.و فرستادمش و تموم شد
بهمين خاطر اين کار رو کردم

بسيار خب، من که ميگم
پرونده در دستان لايقي قرار داره

ما کوچولوها بايد هواي هم رو داشته باشيم. نه؟

حسابي -
خيلي حسابي -

هرچيزي که خواستي بهم زنگ بزن. خب؟

تو هميشه دوستاني در شهرداري خواهي داشت
!بسيار خب. باي باي

ممنون خانم

 

من 48 ساعت بهت وقت ميدم

!آره

اين يعني دو روز تا اميت اترتون رو پيدا کني
اما اگه نتوني... بايد استعفا بدي

 

باشه. قبوله

عاليه. کلاوهاوزر کل پرونده رو بهت ميده

بفرما. يه سمور گم شده

 

همين -
!آررره -

اين کوچکترين پرونده‌ايه که تا به حالا ديدم
هيچ سرنخي نداره

هيچ شاهدي هم نداره و تو هنوز اسمت در سيستم رايانه‌اي نيست
...پس

!هيچ منبعي هم نداري!‌ ها‌ها

اميدوارم که آينده‌ي شغليت
رو منوط به حل اين پرونده نکرده باشي

بسيار خب. آخرين جايي که ديده شده

 

ميتونم اين رو قرض بگيرم؟
ممنون

 

بستني پنجه‌اي؟ -
اسلحه‌ي قتل؟ -

...بستني پنجه‌اي بخرين -
...آره، چون -

اين يعني چي؟

اين يعني من يه سر نخ دارم

 

!سلام! سلام! دوباره منم -
سلام! سروان باي باي ـه -

هه هه هه... نه
در واقع سروان‌ هاپس هستم

و اينجام که يه سوالي درباره
يه پرونده‌اي ازت بپرسم

چي شده پارکبان؟
کسي کله قندي راهنمايي و رانندگي رو دزديده؟

کار من نبوده

 

هي هويچ جان! بچه رو بيدار ميکني. من بايد برم سر کارم

اين مهمه آقا. فکر کنم اون
بستني‌هاي پنجه‌ايت ده دلاريت ميتونن صبر کنن

ها! من در عرض يه روز 200 دلار در ميارم، پشمک خان

تمام 365 روزِ سال رو، اونم از وقتي 12 سالم بود

و وقت طلاست، پس بکش کنار -
خواهش ميکنم فقط يه نگاهي به اين عکس بکن -

تو به آقاي "اترتون" بستني يخي فروختي، درسته؟

اونو ميشناسي؟ -
من همه رو ميشناسم -

همچنين يه مغازه‌ي اسباب فروشي رو ميشناسم

،که يکي از خرگوش‌هاي عروسکيش رو گم کرده
پس چرا برنميگردي تو جعبه‌ت؟

 

خيلي‌خب، انگار بايد از راه سختش ادامه بديم

تو الان به چرخ کالسکه‌ي من قفل زدي؟ -
نيکولاس وايلد، تو بازداشتي -

هه، به چه جرمي؟
جريحه دار کردنِ احساساتِ تو؟

به جرم فرار از پرداخت ماليات

،آره، روزانه 200 دلار، تمام 365 روز سال
... از وقتي 12 سالت بوده

که ميشه 2 دهه، پس 20 برابرش، فکر کنم ميشه 1460000 دلار

.من که فقط يه خرگوش خنگم
!ولي ما خرگوش‌ها ضرب و تقسيممون خوبه

،بگذريم، حالا بذار ببينيم طبق فرم‌هاي مالياتي
!درآمدت رو 0 گزارش کردي

متاسفانه، گزارش دروغ در فرم‌هاي دولتي
!جُرميه که مجازات داره

پنج سال زندان -
خب، حرفاي من برخلاف حرفاي توئه -

ها! من در عرض يه روز 200 دلار در ميارم، پشمک خان
تمام 365 روزِ سال رو، اونم از وقتي 12 سالم بود

درواقع حرفاي خودت برخلاف خودته

پس اگه اين خودکار رو ميخواي
... بايد کمکم کني

،که اين سمور بيچاره رو پيدا کنيم
... وگرنه تنها جايي که ميتوني

!بستني يخي بفروشي بوفه‌ي زندانه

 

بهش ميگن حقه‌بازي، عزيزم

!اون به تو حقه زد

!اون بدجوري بهت حقه زد
الان ديگه يه پليسي، نيک

يکي از اينا لازمت ميشه

 

!از کار کردن با يه خرگوش خانم لذت ببر

 

حرف بزن

 

من نميدونم اون کجاست
فقط ديدم کجا رفت

!عاليه، بزن بريم

!خيلي جاي مناسبي براي يه خرگوش کوچولوي ناز نيست

!به من نگو ناز، سوار شو -
!باشه، رئيس تويي -

 

... سلام، من

 

آهاي؟ سلام؟ سلام؟

 

!سلام
... من

ميدوني، يه لحظه صبر کن

چون ما به اندازه‌ي کافي از
خرگوش‌هاي پيشاهنگ شيريني خريديم

اوه، نه

افسر هاپس از اداره‌ي پليس زوتوپيا هستم
... دنبال يه پستاندار گمشده به اسم

.اميت اترتون ميگردم، اين عکسشه
اون زياد به اينجا ميومد؟

 

!آره، همون اميتِ پير

چند هفته‌اي ميشه که نديدمش

ولي شما بايد با مربي يوگاش صحبت کنيد
خوشحال ميشم که شما رو ببرم پيشش

واي، خيلي ممنون، خيلي بيشتر از
... چيزي که ميتونيد تصور کنين ازتون متشکرم، اينکار خيلي

!واي! تو لختي -
معلومه، ما تو باشگاه طبيعت‌گراها هستيم -

!آره، تو زوتوپيا هرکسي ميتونه هرجور که ميخواد باشه
اين رفقامون هم ميتونن لخت باشن

نانگي" درست اونطرف استخرلذت بخشه"

 

اوه پسر، اين شرايط معذبت ميکنه؟
چون اگه منصرف شدي، اصلا خجالت نداره

چرا، خجالت داره

!اوه پسر، عجب روحيه‌اي

 

آره، بعضي از حيوونا ميگن که اين زندگي طبيعت‌گرا
عجيب غريبه! ولي ميدونين بنظر من چي عجيبه؟

!لباس پوشيدنِ حيوانات
!بفرماييد رسيديم

همونطور که ميبينين، نانگي يه فيله
!بنابراين اون همه چيزو کاملا به ياد مياره

هي، نانگي. اين رفقامون يه سري سوال
راجع به اون اميت سمور دارن

کي؟ -
اِم -

اميت اترتون، حدوداً 6 سال
به کلاس‌هاي يوگاي تو ميومد

هيچي از اون سگِ‌آبي يادم نيست

درواقع، اون سموره

اون چهارشنبه‌ها ميومد اينجا، يادته؟

نه

آره، اون جليقه‌ي بافتنيِ سبز مي‌پوشيد

با يه شلوار راحتي
و يه کروات قشنگ با طرح بوته جقه، با گره‌ي بزرگ

گره‌ش هم خيلي محکم بود، يادت مياد نانگي؟ -
نه -

آره، ما باهم اومديم بيرون و اون سوار يه ماشين بزرگ قديمي سفيد
با زه‌هاي نقره‌اي شد

ماشين تنظيم موتور لازم داشت
سيلندر سومش کار نميکرد، يادته نانگي؟

نه

تو احياناً شماره پلاکش رو نديدي؟

ديدي؟ -
اوه، معلومه که ديدم، شمارش "29-ت.ه.د.0.3" بود -

واي، واقعا اطلاعات مفيدي بود. ممنون

بهتون که گفته بودم نانگي ذهن تيزي داره
اِي کاش منم حافظه‌ي يه فيل رو داشتم

 

خب، به من که خوش گذشت، سرنخ‌ها هم قابلتو نداشت
،و از اونجايي که هر احمقي ميتونه رد يه پلاک ماشين رو بگيره

من اون خودکارو ميگيرم و باهات خداحافظي ميکنم

!پلاک
!من نميتونم پلاک ماشين رو رديابي کنم

من هنوز به سيستم اطلاعات پليس دسترسي ندارم

لطفا اون خودکارو بده به من -
چي گفتي؟ -

هر احمقي ميتونه رد يه پلاک ماشينو بگيره؟

!خدايا، کاش يه احمقي اين اطراف بود که اينکارو انجام ميداد

خرگوش، من کاري که خواستي کردم

تا ابد که نميتوني از من کار بکشي

تا ابد نه. خب، من فقط 36 ساعت
براي حل پرونده وقت دارم

خب ميتوني رد پلاک رو بگيري يا نه؟

راستش الان يادم افتاد
که يه آشنا توي راهنمايي و رانندگي دارم

فرفره" سريعترين کارمندِ اينجاست"
اون مسئولِ کاريه که تو ميخواي انجام بدي‌ـه

اميدوارم، ما واقعا از نظر زماني مشکل داريم
و هر دقيقه با ارزشه

وايسا ببينم
اونا همه‌شون خرس‌هاي تنبل هستن؟

 

!تو که گفتي کارمون سريع انجام ميشه

...چي؟ داري ميگي چون اونا خرس تنبلن

نميتونن سريع باشن؟
فکر ميکردم تو زوتوپيا هرکسي ميتونه هرچيزي که ميخواد باشه

.به به، فرفره‌ي تيزپا
از ديدنت خوشحالم، رفيق

منم ... از ديدنت ... خوشحالم

هي فرفره، ميخوام با دوستم آشنا بشي

اِم... عزيزم اسمت يادم رفته

.عجب. افسر جودي ‌هاپس از اداره‌ي پليس زوتوپيا هستم
حالتون چطوره؟

... حالم

... واقعا

عالي؟ -
خيلي ... خوبه -

... چه -
صبر داشته باش -

... کمکي از دستم -
... خب، اميدوارم بتونين شماره‌ي پلاک يه ماشينو رديابي -

... برمياد -
... خب، اميدوارم بتونين شماره -

امروز؟...

 

خب، اميدوارم بتونين شماره‌ي پلاک يه ماشينو برامون رديابي کنين
ما واقعا عجله داريم

... حتما ... شماره‌ي ... پلاک -
2-9-تي -

چنده؟ -
2-9-تي-اچ-دي-0-3 -

 

... 2 ... 9 -
تي-اچ-دي-0-3 -

 

... تي -
- اچ-دي-0-3 -

 

... اچ -
دي - 0 - تي -

 

... دي -
آره. 0-3 -

 

...0 -
!3 -

 

هي، فرفره، ميخواي يه چيستان بگم؟ -
!نه -

البته

ميدوني چطوري 3 تا شتر تو يه ماشين جا ميشن؟

 

... نميدونم
... تو بگو ... سه تا شتر .. چجوري

تو ماشين جا ميشن -
چجوري تو ماشين جا ميشن؟ -

!به سختي
ها‌ها‌ها‌ها

 

آره، خيلي خنده دار بود
حالا ميشه روي کارمون تمرکز کنيم؟

... هي -
!صبر کن! صبر کن -

!پرسيلا -
!وااي، نه -

بله ... فرفره؟ -
... چجوري ... سه تا شتر -

!نه -
... تو يه ... ماشين -

تو يه ماشين جا ميشن؟

... به سختي! خيلي خب، خنديديم، ميشه فقط -
... جا ميشن -

 

... خدمتِ ... شما -
ايول! آره، آره! عجله کن! ممنون -

2-9-تي-اچ-دي-0-3 -

به نام خدماتِ اجاره ليموزينِ شهر تندر ثبت شده

!يه ليموزين اترتون رو بُرده
!و اون ليموزين تو شهر تندره

!تو شهر توندره

پيش به سوي حقه بازي، رفيق
دوست دارم، يکي طلبت

... زودباش! نبايد تو ساعت شلوغي معطل بشيم
شــــب شـــده؟

 

عالي شد، بسته‌ست

آره، و مطمئنم که مجوز ورود به اينجا رو نداري، مگه نه؟

لعنتي، وضعيت بديه -
تو عمداً روزمون رو هدر دادي -

!خانم، ناسلامتي من يه نشان تقلبي دارم
!من هرگز روند تحقيقات الکيِ شما رو به تاخير نميدازم

!اين تحقيقات الکي نيست
ميبيني؟ اونو ميبيني؟ اين سمور گم شده

خب، پس اونا بايد ميذاشتن که
يه پليس واقعي اونو پيدا کنه

مشکل تو چيه؟
...ديدن شکست خوردنِ من باعث ميشه

احساس بهتري نسبت به زندگي غم‌انگيز و فلاکت‌بارت داشته باشي؟

آره، 100درصد

حالا که تو مجوز نداري، فکر کنم کارمون تمومه

 

.باشه، کارمون تمومه
اينم خودکارت

 

اولاً، مثل خرگوش‌ها پرتاب ميکني
دوماً، يه بازنده‌ي بدبختي

بعداً ميبينمت، افسر پشمالو
خيلي متاسفم که ديگه تموم شد

اي کاش ميتونستم بيشتر کمکت کنم -
... نکته اينجاست که، اگه دليلي براي کاري داشته باشي -

ديگه نيازي به مجوز نداري
... و من کاملا مطمئنم که ديدم

،يه حقه‌باز پست از حصار بالا رفت
پس تو قراره کمک زيادي بکني! بجنب

 

2-9-تي-اچ-دي-0-3
خودشه

 

!موي خرص قطبي

 

!واي خداي من -
چيه؟ چيه؟ -

"آلبوم "پلنگستان" از "جري موش خرما

 

!ولي روي سي‌دي‌ـه
آخه کي هنوز از سي‌دي استفاده ميکنه؟

 

،خرگوش، اگه سمورِ تو اينجا بوده
واقعاً روز بدي داشته

 

!اونا جاي پنجه‌ست
تاحالا چيزي مثل اين ديده بودي؟

نه -
!صبر کن، ببين -

 

خودشه، اميت اترتون
اون قطعا اينجا بوده

فکر ميکني چه اتفاقي افتاده؟

 

واي نه، وايسا ببينم
... موي خرس قطبي

!آلبومي که خوانندش موشه
!فنجون شيک! ميدونم اين ماشينِ کيه، بايد بريم

چي؟ ماشينِ کيه؟ -
ترسناک‌ترين رئيس تبهکارا در شهرتندر -

بهش ميگن آقاي گُنده، و اون اصلا مثل من نيست
!پس بايد بريم

من نميرم، اينجا صحنه‌ي جرمه

... خب اگه الان آقاي گُنده منو پيدا کنه

!اينجا تبديل به صحنه‌ي جرم بزرگتري هم ميشه
!پس همين الان ميريم

 

ريموند"! "کوين" خودتي؟"
خيلي وقته نديدمتون

،حالا که حرف از نديدن شد
چطوره فراموش کنين که منو ديدين؟

ها؟ بخاطر گذشته‌ها؟

... اين يعني نه

 

چيکار کردي که آقاي گُنده اينقدر
از دستت عصبانيه؟

اِمم ... شايد يه قاليچه‌ خيلي گرون بهش فروختم

!که از موي باسن راسوي بدبو ساخته شده بود

اوه، پناه بر خالق هويج

 

اون آقاي گنده‌س؟ -
نه -

اون يکي چي؟ اونه؟ -
نه -

 

!اين ديگه بايد خودش باشه -
! حرف نزن، حرف نزن، حرف نزن -

 

اوه

... آقاي گُنده، قربان، اين يه سوتفاهم ساده‌ست

هممم

بله

 

اين فقط يه سوتفاهم ساده‌ست

 

تو بدون اعلام قبلي در روز عروسي دخترم اومدي اينجا

... خب، راستش، ما رو برخلاف ميل خودمون آوردن اينجا

 

نکته اينجاست که، من نميدونستم
،که اون ماشين شماست

!و مطمئناً چيزي هم راجع به عروسي دخترتون نميدونستم

 

من بهت اعتماد کردم، نيکي

تو رو با گرمي به خونم راه دادم

ما نون و نمک همو خورديم

مادربزرگم برات شيريني پخت

و تو چطور دست و دلبازي من رو جواب دادي؟

با يه قاليچه‌اي که از موي باسن راسوي بوگندو ساخته شده بود

قاليچه‌ي باسنِ راسوي بدبو

تو به من بي‌احترامي کردي

،به مادربزرگم بي‌احترامي کردي

کسي که من توي اون قاليچه‌ي باسنِ راسو دفن کردم

 

بهت گفتم ديگه هيچوقت اينجا پيدات نشه
ولي الان اينجايي

... اين اطراف ميچرخي با اين

تو کي هستي؟ بازيگري؟
جريان اين لباست چيه؟

... قربان، من
!قلقلي ـه -

اون قلقلي ـه
!و نميتونه حرف بزنه

!اگه قلقلي باشي، نميتوني حرف بزني -
نه، من يه پليسم -

و دارم روي پرونده‌ي اميت اترتون کار ميکنم
!و مدرک‌هاي من نشون ميده اون توي ماشين شما بوده

،پس هرچقدر ميخواي برام شاخ و شونه بکش
من ميفهمم چه بلايي سر اون سمور آوردي

!حتي اگه اين آخرين کار زندگيم باشه

عجب، پس من فقط يه خواهش دارم

سلام منو به مادربزرگم برسونين

!منجمدشون کنين

!نه، نه، نه، من هيچي نديدم
!من هيچ حرفي نميزنم

هرگز هم نخواهي زد

!خواهش ميکنم
!نه، نه، نه

اگه بخاطر اون قاليچه عصباني هستي
!من قاليچه‌هاي ديگه‌اي هم دارم

!بابايي! وقتِ رقصِ ماست

 

اوه! ما چه قراري گذاشتيم؟
توي جشن عروسي من خبري از منجمد کردن نباشه

مجبورم، عزيزم
بابابي مجبوره

!منجمدشون کنين -
!نه، نه، نه -

!صبر کن، صبر کن

اين همون خرگوشيه که ديروز
اون پيراشکي گنده رو گرفت و جونم رو نجات داد

اين خرگوش؟ -
آره، سلام -

سلام، از لباست خوشم مياد -
اوه، ممنون -

بيارينشون پايين

 

تو خدمتِ بزرگي به من کردي
منم کمکت ميکنم که اون سمور رو پيدا کني

،من محبتت رو ميپذيرم
و جبرانش ميکنم

 

همم

 

اترتون گل‌فروشِ من بود
اون مثل عضوي از خانواده‌م بود

مسئله‌ي مهمي بود که ميخواست راجع‌بهش صحبت کنه

بخاطر همين اون ماشينو فرستادم که سوارش کنه

ولي هيچوقت به اينجا نرسيد

چون بهش حمله شد

!نه، خودش حمله کرد

اترتون؟

اترتون

!ديوانه شده بود
!ماشينو داغون کرد

،رانندم رو در حد مرگ ترسوند
و در تاريکيِ شب غيبش زد

ولي اون يه سمور کوچولوي بي‌آزاره

 

فرزندم، ما ممکنه تکامل پيدا کرده باشيم
ولي ذاتاً هنوز هم حيوانيم

اگه ميخواين اترتون رو پيدا کنين
با راننده‌ي ماشين صحبت کنين

اسمش "مانچاز"ـه
توي جنگل پرباران زندگي ميکنه

فقط اون ميتونه چيزاي بيشتري بهتون بگه

 

آقاي مانچاز؟

جودي‌ هاپس هستم
از اداره‌ي پليس زوتوپيا

ما فقط ميخوايم بدونيم که
چه بلايي سر اميت اترتون اومده

 

!بايد بپرسين چه بلايي سر من اومده

واي! اون سمورِ کوچولو اين بلا رو سرت آورده؟ -
چه اتفاقي افتاد؟ -

!اون يه حيوون شده بود

 

روي چهار دست و پاش راه ميرفت

 

!وحشي شده بود

 

!هيچ هشداري نداد
!فقط همش راجع به "زوزه‌کش‌هاي شب" فرياد ميزد

!"بارها و بارها، "زوزه‌کش‌هاي شب

خب تو هم چيزي راجع به "زوزه‌کش‌هاي شب" ميدوني؟

خوبه، خوبه
... چون "زوزه‌کش‌هاي شب" دقيقا اون چيزيه

که اومديم اينجا تا راجع‌بهش صحبت کنيم. درسته؟

آره پس فقط در رو باز کن
... و بهمون بگو که چي ميدوني

و ما هم چيزايي که ميدونيم رو به تو ميگيم

باشه؟

 

باشه

 

!روباهِ باهوش

 

آقاي مانچاز؟

 

حالتون خوبه؟

 

!بدو! بدو

 

اون چه مرگش شده؟ -
!نميدونم -

 

!بپر

 

!بدو

 

!سرتو بدزد

 

!افسر‌ هاپس درخواست کمک داره

شما غزال رو ميشناسين؟
بهترين خواننده‌ي ما در تمام دوران. فرشته‌ي شاخ‌دار

خيلي خب، صبر کن، ببين

اون کيه کنارش؟
کي کنارشه؟

واي، واقعا تو رقاصِ ماهري هستي، بنجامين کلاوهاوزر

اين منم! بنظرت واقعيه؟
!خيلي واقعي بنظر مياد

ولي واقعي نيست، يه نرم افزار جديده

!يه لحظه صبر کن -
!کلاوهاوزر

کلاوهاوزر! گوش کن

،ما در وضعيت 10-91 هستيم
!يه پلنگ خالدار وحشي شده

!"توي منطقه‌ي "پاکستان -
!"تاکستان" -

!باشه، نيروي پشتيباني ميفرستيم

 

!اونجارو ببين
!برو به سمت تله‌کابين‌ها

 

!سوار شو
هويج؟ هويج؟

!برو

 

رفيق، يه شکارچي درمقابل يه شکارچيِ ديگه

 

،خب حالا انگار يه کم عصباني هستي
!پس ميذارم يه کم تو حالِ خودت باشي

 

!خرگوش، هرکاري ميکني فقط دستم رو ول نکن

!ميخوام ولت کنم -
!ميخواي چيکار کني؟ -

...يک، دو

 

هويج خان، تو جونم رو نجات دادي

... خب، اين همون کاريه که ما تو اداره‌ي پليس زوتوپيا ميکنيم

 

!خب، بايد دليل خوبي داشته باشي

 

،فکر ميکردم که فقط پرونده‌ي يه حيوونِ گم شده‌ست
ولي خيلي بزرگتره

!آقاي اترتون فقط ناپديد نشده

من مطمئنم که اون و اين پلنگ خالدار
... اونا

!اونا وحشي شدن، قربان

!وحشي؟ الان که عصر حجر نيست
!حيوونا وحشي نميشن

منم همين فکرو ميکردم

.تا وقتي که اينو ديدم

 

چي؟

!اون درست همينجا بود

همون پلنگ خالدار وحشي؟

.قربان، من ميدونم چي ديدم
!داشت مارو ميکشت

يا شايد هم از نظر يه خرگوش، هرحيوون شکارچي‌اي
وحشي مياد؟

!بياين بريم

!صبر کنين! قربان

من تنها کسي نيستم که اون رو ديدم

 

فکر ميکني من حرفِ يه روباه رو باور ميکنم؟

... خب، اون شاهدِ اصليِ منه، و

.يا 2 روزه اون سمور رو پيدا ميکني، يا اخراجي

قرارمون اين بود

نشانت

 

...ولي، قربان، ما -
!نشان‌ت -

 

.اوه، نه

 

تو چي گفتي، روباه؟ -
... "ببخشيد، من گفتم "نه -

اون نشان رو به تو نميده

ببين، شما به اون يه جليقه
... و يه سه چرخه‌ي مسخره دادين

و 2 روز فرصت براي حل پرونده‌اي
که خودتون 2 هفته‌ست نتونستين حلش کنين؟

آره، هيچ تعجبي نداره که چرا
!از يه روباه کمک خواسته

هيچکدومتون نميخواستين کمکش کنين، مگه نه؟

نکته اينجاست، رئيس

تو بهش 48 ساعت فرصت دادي
... پس ما هنوز عملاً 10 ساعت

.براي پيدا کردنِ آقاي اترتون وقت داريم
و پيداش هم ميکنيم

پس اگه مارو ببخشين، ما يه سرنخ بزرگ داريم
که بايد بريم دنبالش و پرونده‌اي که بايد حلش کنيم

روز خوش

 

افسر ‌هاپس

 

ممنون

 

هيچوقت نذار ببينن که دستت انداختن

 

... خب

تو رو از پا انداختن؟

خب، ديگه نه

ولي يه زماني کوچيک بودم
و احساساتم هنوز بي ثبات بود، مثل بچگي خودت

 

هه هه -
نه. اين حقيقته -

... فکر کنم 8 يا 9 سالم بود

و تمام آرزوم
عضو شدن در گروه پيشاهنگان جوان بود

بنابراين مامانم پول کافي رو جمع کرد
تا براي من يه لباس فُرم جديد بخره

چون، به لطف خدا، لباسش برام اندازه بود

حتي با اينکه من تنها حيوون شکارچي گروه بودم، تنها روباه

ميخواستم عضوي از گروه باشم

براي شروع آماده‌اين؟
!آره، کاملاً! آماده به دنيا اومدم

خيلي به خودم افتخار ميکردم

 

خيلي خب، حالا پنجه‌ي راستت رو ببر بالا
و سوگند ياد کن

من، نيکلاس وايلد، قول ميدم که
شجاع، وفادار، مفيد و قابل‌اعتماد باشم

حتي باوجود اينکه يه روباهي؟

چي؟

 

!نه، نه
من چه کار اشتباهي کردم؟

نه، خواهش ميکنم! مگه چه کار اشتباهي کردم؟
مگه چيکار کردم؟

 

واقعا فکر ميکني ما
به يه روباهِ بدونِ پوزه‌بند اعتماد ميکنيم؟

از اوني که بنظر مياد هم احمق‌تري

 

ميخواد گريه کنه؟

 

اون روز ، دو تا چيز ياد گرفتم

:يک

هيچوقت اجازه ندم کسي ببينه که دستم انداخته

 

و دوميش؟

... اگه دنيا ميخواد يه روباه رو حيله‌گر و غيرقابل اعتماد ببينه

.اينکه سعي کني چيز ديگه‌اي باشي، بي فايدست

نيک، تو خيلي بهتر از اين حرفايي

 

!اوه پسر، ترافيکِ اين پايين رو ببين

چطوره بريم سراغ چاک
توي مرکز ترافيک؟

چاک، اوضاع از ديد دوربين‌هاي کنترل ترافيک چطوره؟

نيک، خيلي خوشحالم که بهم گفتي

 

... دوربين‌هاي کنترل ترافيک

جدي ميگم، مسئله‌اي نيست -
!نه، نه، نه -

!دوربين‌هاي ترافيک همه جا هستن
!سرتاسر شهر

... اون بلايي که سر پلنگ خالدار اومد -
!دوربين‌هاي کنترل ترافيک بايد ضبطش کرده باشن -

!آفرين -
!خيلي زيرکانه بود -

هرچند، اگه قبلا به سيستم دسترسي نداشتي

شک دارم اون رئيسِ بوفالوي احمقت
الان هم بهت اجازه دسترسي رو بده

نه، ولي يه دوست توي شهرداري دارم

 

قربان، اگه ميشه فقط اين صورت‌حساب‌هاي
خيلي مهم رو بررسي کنين

قربان! معذرت ميخوام! قربان

باشه! شنيدم چي گفتي، زنگوله پا
!فقط برو انجامش بده

لطفا! و براي بعدازظهر هم برنامه‌اي نذار، دارم ميرم بيرون

آه، نه، نه. اما شما يه قرار ملاقات با

...گله‌ي گوسفندان و بزها
... قربان، فقط

 

اِي بابا

 

دستيار شهردار زنگوله پا
به کمکت احتياج داريم

 

دفتر دستيار شهردار

ما بايد به پايگاه اطلاعاتي دوربين‌هاي کنترل ترافيک
دسترسي پيدا کنيم

 

!چقدر نرمه -
!هي -

!گوسفندها هيچوقت نميذارن اينقدر بهشون نزديک بشم -
!نميتوني همينجوري به پشم يه گوسفند دست بزني -

!مثل پشمک ميمونه -
!بس کن -

دوربين‌هاي کدوم منطقه؟

.منطقه‌ي جنگل پرباران
و تاکستان

بفرماييد، دوربين‌هاي کنترل ترافيک کل شهر

راستش يه جورايي هيجان انگيزه
... يعني، خب، ميدونين

هيچوقت تاحالا کاري به اين مهمي نکرده بودم

!ولي تو دستيار شهردارِ زوتوپيا هستي

اوه، من چيزي بيشتر از يه منشي‌ام

!فکر کنم شهردار "شيردل" فقط
راي جامعه‌ي گوسفندها رو ميخواست

ولي اون ليوان قشنگ رو بهم داد

"بهترين پدر (خط خورده) دستيارِ شهردارِ دنيا"

چيزِ خوبي براي قدرداني بود

!منگوله

اوه، اين اسمِ بامزه‌ايه که دوست داره استفاده کنه

،منم يه بار "گوزدل" صداش کردم
اونم اصلا اهميت نداد

بذار بهت بگم، امروز اصلا روز خوبي براي من نبود

بله، قربان -
فکر کردم قرار‌ بود قرارهاي بعدازظهرم رو لغو کني -

.اوه، خدايا، بهتره برم
اگه چيزي پيدا کردين، بهم بگين

... خيلي خوشحال شدم که کمکتون

بجنب ديگه منگوله

 

فکر ميکني وقتي گوسفندها
ميخوان بخوابن، خودشون رو ميشمُرن؟

... هيس! خيلي خب، دوربين‌هاي کنترل ترافيک

...تاکستان... تاکستان

ايناهاش

 

اينا ديگه کي هستن؟ -
گرگ‌هاي جنگلي -

اين احمقارو ببين

 

!اوه

شرط ميبندم که الان يکيشون ميخواد زوزه بکشه

بفرما

... واقعا جريانِ اين زوزه کشيدنِ گرگا چيه آخه

!زوزه کشيدن
!زوزه‌کش‌هاي شب

!اين همون چيزيه که مانچا ازش ترسيده بود، گرگ‌ها
!گرگ‌ها "زوزه‌کش‌هاي شب" هستن

... اگه اونا "مانچاز" رو دزديدن -
!مطمئنم که اترتون رو هم همونا دزديدن -

تنها کاري که بايد بکنيم
اينه که بفهميم کجا رفتن

 

وايسا ببينم، کجا رفتن؟

ميدوني، اگه من ميخواستم تحت نظر نباشم
... چون دارم يه کار غيرقانوني انجام ميدم

که البته هرگز انجام ندادم، از تونل 6.ب استفاده ميکردم

که دقيقا سر از اينجا در ميارن

آفرين به تو کارآگاهِ جوان

ميدوني، بنظر من تو واقعا پليس خوبي ميشي

اوه، چطور جرات ميکني اينو بگي

خيلي خب، بيا روي کارمون تمرکز کنيم

دره‌ي جنوبي

اوهوم، دارن از شهر خارج ميشن

اين جاده به کجا ميرسه؟

محدوده پرتگاه

 

!گري، بس کن
!داري زوزه کشيدن رو شروع ميکني

من شروع نکردم

 

بيا

 

واقعا خرگوش باهوشي هستي

 

انگار اينجا قبلا بيمارستان بوده

 

خب، اول شما، پليس توئي

 

خيلي خب، کاملا امنه

 

تمام اين وسيله‌ها جديدن

 

!هويج خان

 

رد پنجه‌ست

... آره، رد پنجه‌هاي بزرگيه
... چه جور حيوونيه که

 

!آقاي مانچاز

 

!خودشه
!سمورمون رو پيدا کرديم

آقاي اترتون، افسر جودي ‌هاپس هستم

همسرتون منو فرستاد تا شما رو پيدا کنم

الان از اينجا مياريمتون بيرون

 

شايدم نياريم بيرون

انگار براي اينکه بره خونه
پيش همسرش عجله‌اي نداره

11, 12, 13, 14

،اگه مانچاز رو حساب نکنيم
چهارده‌تا هستن

رئيس بوگو 14 تا پرونده‌ از حيوانات گمشده داشت

... همه‌شون اينجان

!تمام اون حيوون‌هاي گمشده اينجا هستن

 

!کافيه

!من بهونه نميخوام دکتر، جواب ميخوام

.شهردار شيردل، خواهش ميکنم
داريم هرکاري از دستمون برمياد انجام ميديم

واقعا؟

چون من اينجا کُلي حيوون دارم که
،کاملاً ديوانه شدن

!و تو نميتوني دليلش رو بهم بگي

!"درنتيجه من به اين نميگم "هرکاري

قربان، شايد وقتشه که
زيست شناسي اون‌ها رو هم درنظر بگيريم

چي؟ منظورت از زيست شناسي چيه؟

فقط حيوون‌هايي دارن وحشي ميشن که شکارچي هستن

نمي تونيم مخفي نگهش داريم
بايد کاري کنيم

فکر خوبيه
به همه بگو

فکر مي‌کني اون وقت در مورد شهردارشون
که يه شيره چه حسي پيدا مي‌کنن؟

نابود ميشم -
خب، نظر رئيس بوگو چيه؟ -

رئيس بوگو خبر نداره. و ما همينجوري ادامه ميديم

!اوه، نه

يه نفر اينجاست -
قربان، شما بايد بريد. همين الان -

حراست، منطقه رو بگرديد

 

عالي شد. کارمون ساخته‌ست

کارمون ساخته شد. همين
من ميميرم. تو ميميري. همه ميميرن

شنا بلدي؟ -
چي؟ -

شنا بلدم؟
آره بلدم. خب که چي؟

 

آآآآآ

 

!هويج خان! هاپس! جودي

بايد به بوگو خبر بديم

واي، عجب رقاصِ ماهري هستي، رئيس بوگو

 

!رئيس بوگو -
الان نه -

واستا ببينم، اون غزالـه؟ -
نخير -

من غزالم و شما هم يه رقاص ماهر هستيد

شما هم اين نرم افزار رو داريد؟
!اوووو ... رئيس

کلاوهاوزر! نمي بيني دارم
روي پرونده‌هاي حيوانات گمشده کار مي‌کنم؟

بله البته. در مورد همينه، قربان

افسر ‌هاپس الان تماس گرفت. همه‌شون رو پيدا کرده

واي، تحت تاثير قرار گرفتم

 

شهردار شيردل، شما اين حق رو داريد که سکوت کنيد

انگار متوجه نيستي. من داشتم از شهر محافظت مي‌کردم

تو فقط داشتي از شغلت محافظت مي‌کردي

نه. گوش کن. ما هنوز نمي دونيم چرا همچين اتفاقي ميفته

مي تونست زوتوپيا رو نابود کنه

اين حق رو داريد که سکوت کنيد

هرچيزي که بگيد
مي‌تونه در دادگاه بر عليه شما استفاده بشه

 

آقايان و خانم‌هاي پستاندار

...14پستاندار گم شده بودند و تمام آن‌ها توسط

جديدترين مامور ما که الان باهاتون صحبت مي‌کنه، پيدا شدند

 

خيلي استرس دارم -
خب، کنفرانس مطبوعاتي 101 -

ميخواي زرنگ بنظر بياي. به سوال‌هاشون
با سوال‌هاي خودت جواب بده

و بعدش جواب سوال خودت رو بده

اين شکلي : «ببخشيد افسر ‌هاپس. در مورد پرونده
چي مي‌تونيد بهمون بگيد؟

پرونده‌ي سختي بود ؟
بله، بله سخت بود. ديدي؟

تو هم بايد باهام بياي

با هم انجامش داديم

خب. مگه من پليسم ؟
نه، نيستم

!چه حرف خنده داري

چون داشتم فکر مي‌کردم
چه خوب ميشه يه همکار داشته باشم

 

بفرما. شايد يه وقت بخواي چيزي بنويسي

 

.افسر‌ هاپس
وقتـشـه

 

بسيار خب، من تريبون رو در اختيار افسري قرار ميدم
که اين پرونده رو حل کرد

ستوان جودي‌ هاپس

 

بله؟

در مورد حيواناتي که وحشي شدن چي مي‌تونيد بگيد؟

...خب، اين حيواناتي که در موردشون سوال کرديد

 

آيا از گونه‌هاي مختلفي هستن؟
بله، بله هستند

خب. پس ربطش چيه؟

ما فقط مي‌دونيم که همه اون‌ها از شکارچيان هستند

پس فقط شکارچيان، وحشي ميشن؟

دقيقاً. بله دقيقاً همينطوره

چرا؟ چرا همچين اتفاقي ميفته؟ -
هنوز نمي دونيم -

اما شايد ارتباطي با زيست شناسي‌شون داشته باشه

منظورتون از زيست شناسي چيه؟

يک مؤلفه‌ي زيست شناسي. مثلاً يه چيزي در دي.ان.اي اون‌ها

در دي.ان.اي اون‌ها؟ ميشه بيشتر توضيح بديد؟

...بله. منظور من اينه که هزاران سال پيش

شکارچيان، با غريزه‌ي وحشيگري‌شون زنده موندن

به هر دليلي، به نظر ميرسه که اون‌ها دارن
به روند وحشيانه‌ي اوليه خودشون بر مي‌گردن

 

افسر‌ هاپس. باز هم چنين اتفاقي ميفته؟

امکانش هست. پس ما بايد حواسمون جمع باشه

و ما در اداره پليس زوتوپيا آماده‌ايم و از شما محافظت مي‌کنيم

پليس زوتوپيا چجوري از ما محافظت مي‌کنه؟

 

.خيلي خب. ممنون ستوان هاپس

وقت‌مون تموم شده. ديگه سوالي نپرسيد

 

خوب بودم؟ -
آره، عالي بودي -

 

خيلي سريع بود. حتي فرصت نشد

... به تو اشاره کنم يا چيزي در مورد

فکر کنم خيلي هم زياد گفتي

منظورت چيه؟

مشخصه يک مؤلفه‌ي زيست شناسي وجود داره؟

به نظر ميرسه که اون‌ها دارن
به روند وحشيانه‌ي اوليه خودشون بر مي‌گردن؟

جدي گفتي؟

من فقط مستندات پرونده رو گفتم

منظورم اينه يه خرگوش که نمي تونه وحشي بشه

صحيح، اما يه روباه مي‌تونه،‌ هان؟

نيک، بس کن. تو که مثل اون‌ها نيستي -
پس «اون‌هايي» هم وجود داره؟ -

خودت ميدوني منظورم چيه. تو از اون نوع شکارچي‌ها نيستي

اون نوعي که بايد پوزه بند بزنن؟

همون نوعي که باعث ميشه
فکر کني بايد با خودت دفع کننده‌ي روباه داشته باشي؟

فکر نکن اولين باري که ديدمت اون وسيله رو تو دستت نديدم

بذار يه سوالي ازت بپرسم. تو از من مي‌ترسي؟

 

فکر مي‌کني ممکنه بزنه به سرم؟

فکر مي‌کني ممکنه وحشي بشم؟
فکر مي‌کني سعي ميکنم بخورمت؟

!‌ها

 

مي دونستم

 

خيال مي‌کردم يه نفر واقعاً بهم باور داره

فکر کنم بهتره يه شکارچي، همکارت نباشه

 

نه، نيک. نيک

افسر‌ هاپس، اون شکارچي شما رو تهديد کرد؟

نه. اون دوست منه

ما حتي نمي تونيم به دوستامون اعتماد کنيم؟

من همچين حرفي نزدم. خواهش مي‌کنم

ما امنيت داريم؟ -
روباه‌هاي ديگه‌اي هم وحشي شدن؟ -

.خبرهاي بد بيشتري که باعث ايجاد وحشت شده
وضعيت يک گوزن بحراني گزارش شده

قرباني‌اي که توسط يک خرس قطبي وحشي صدمه ديد

اين بيست و هفتمين حمله‌اي است
که درست يک هفته بعد از اينکه افسر زوتوپيا

.جودي ‌هاپس به ارتباط اين خشونت‌ها
. با حيواناتي که سابقا شکارچي بودن، اشاره کرد، اتفاق افتاده

در اين حين، راه پيمايي‌اي که توسط خواننده‌ي مشهور غزال ترتيب
داده شده بود، با حضور حيوانات معترض، ناتمام ماند

برگرد به جنگل، شکارچي -
من اهل دشت هستم -

زوتوپيا جاي منحصر به فرديـه

يک شهر بي نهايت زيبا و متنوع
که در اون اختلافات‌مون رو حفظ ميکنيم

اين، اون زوتوپيايي نيست که من ميشناسم

زوتوپيايي که من ميشناسم بهتر از اينه

همينطوري کورکورانه کسي رو مقصر نميدونيم

 

ما نمي دونيم چرا اين حملات اتفاق ميفتند

اما اين غيرمسئولانه ست که به
همه‌ي حيوانات شکارچي، برچسبِ وحشي بزنيم

 

اون اِميت من نيست

 

نبايد بذاريم ترس مارو از هم جدا کنه

لطفاً همون زوتوپيايي که من دوست دارم، بهم برگردونيد

 

زود باش ‌هاپس. شهردار جديد مي‌خواد ما رو ببينه

شهردار؟
چرا؟

به نظر ميرسه نوبت توئه

 

کلاوهاوزر، چيکار مي‌کني؟

...اون‌ها فکر کردن بهتره وقتي تو وارد اداره ميشي

...اول از همه چهره‌ي يه حيوان شکارچي

.مثل من رو نبيني

چي؟

دارن من رو به اتاق بايگاني منتقل مي‌کنن. طبقه پايين

کنار موتورخونه

 

هاپس

 

درستي، شجاعت، صداقت

متوجه نميشم

90درصد ساکنان شهرمون شکار هستن، جودي

و در حال حاضر اون‌ها واقعاً ترسيدن

تو قهرمان اون‌هايي. بهت اعتماد دارن

و به همين دليله که رئيس بوگو و من ميخواييم که
تو نماينده پليس زوتوپيا براي مردم بشي

 

من ... من قهرمان نيستم

 

من اومدم اينجا که دنيا رو بهتر کنم

اما فکر کنم خرابش کردم

مسئوليت اين اتفاق رو گردن خودت ننداز، ‌هاپس

دنيا هميشه خراب بوده
...واسه همينه که ما به پليس‌هاي خوب

 

.مثل تو، احتياج داريم

 

با کمال احترام، قربان. يه پليس خوب بايد خدمت کنه و امنيت رو برپا کنه

.به شهر کمک کنه
نه اينکه نابودش کنه

 

من لياقت اين درجه رو ندارم -
‌هاپس-

جودي، تو براي رسيدن به اينجا خيلي تلاش کردي

.از بچگي همين رو ميخواستي

نمي توني جا بزني

ممنون از فرصتي که داديد

 

هويج تون. روز خوبي داشته باشيد

بريم

 

.سلام، جود
جود خوشتيپـه

يادته؟
اوضاع چطوره؟

من خوبم -
خوب نيستي. ناراحتي -

 

چرا فکر مي‌کردم مي‌تونم تغييري ايجاد کنم؟

.چون تو کوشا هستي. واسه همينه -
هميشه کوشا بودي -

اوه، من تلاش کردم

و باعث شدم زندگي خيلي از شکارچي‌هاي بي گناه بدتر بشه

.همه شون نه
حلال زاده هم هست. درست به موقع اومد

 

اون گيدئون گِري نيست؟

بله همينطوره. ما باهاش کار مي‌کنيم

اون همکار ماست و اگه تو ذهن ما رو روشن نمي کردي

هرگز چنين فکري به ذهن‌مون نمي رسيد -
درسته -

منظورم اينه که اون بچه تبديل
به يکي از بهترين شيريني پزهاي کل منطقه شده

 

اين ... اين کار شما واقعاً جالب بود

 

گيدئون گِري. سر در نميارم

سلام جودي
فقط مي‌خواستم بخاطر رفتار بچگانه‌م عذرخواهي کنم

...من خيلي به خودم شک داشتم و همين خودش رو در قالب

.خشم و پرخاشگري کنترل نشده بروز داد

واقعاً احمق بودم

خب. منم تجربه‌ي احمق بودن دارم

 

بگذريم. همه اين شيريني‌ها رو براي تو آوردم

هي بچه‌ها. از روي اون "ميدناکامپوم هولوسيتايس"‌ها رد نشيد

واستا، واستا، واستا

چه کلمه‌ي قُلمه سُلمبه‌اي، آقاي اِچ

«خانواده من به اين گل‌ها ميگن «زوزه‌کش‌هاي شب

 

ببخشيد. چي گفتي؟

راجع به اون گُل‌ها ميگه، جودي

.براي دفع آفات ازش استفاده مي‌کنم
...اما از موقعي که اون اتفاق براي دايي "تري" افتاد

دلم نميخواد بچه‌ها بهش نزديک بشن

آره. وقتي بچه بوديم، تري يکي از اون‌ها رو خورد و به کلي ديوانه شد

و مادرت رو گاز گرفت

پس يه خرگوش هم ميتونه وحشي بشه

!وحشي؟ اين ديگه زياده رويه
اما بدجوري درد داشت

.خب معلومه که درد داشت. دستت يه ورم گنده کرد
.من که بهش ميگن وحشي گري

پس زوزه‌کش‌هاي شب، گرگ‌ها نيستن. گل‌ هستن

اين گل‌ها باعث وحشي شدنِ درنده‌ها ميشن

!خودشه! همين رو متوجه نشده بودم

اوه، سوئيچ! سوئيچ! سوئيچ! زودباش عجله کن

!اوه، ممنون! عاشقتونم، خدافظ

 

تو چيزي از حرفاش فهميدي، بان؟ -
حتي يک کلمه -

اينطوري خيالم راحت شد

فکر کردم داره هذيوني، چيزي، ميگه

 

کيه؟

.بايد نيک رو پيدا کنم
لطفاً

 

نيک؟

نيک؟

 

اوه، نيک

زوزه‌کش‌هاي شب، گرگ‌ها نيستن. گل‌هاي سمّي هستن

فکر کنم يه نفر عمداً شکارچي‌ها رو وحشي مي‌کنه

 

.واي
جالب نيست؟

 

صبر کن. لطفا نرو ... مي‌دونم هرگز منو نمي بخشي

و بهت حق ميدم

منم بودم نمي بخشيدم

کار من احمقانه، غير مسئولانه و کوته بينانه بود

 

اما شکارچي‌ها نبايد بخاطر اشتباهات من اذيت بشن

بايد درستش کنم

اما بدون تو نمي تونم

 

و ... و بعد از اينکه کارمون تموم شد

 

... مي‌توني ازم متنفر باشي و

و اشکالي هم نداره

چون من يه دوست افتضاح بودم و بهت آسيب رسوندم

.مي توني با اين فکر که حق با توئه بري. براي هميشه

من واقعاً يه خرگوش خنگم

 

من واقعاً يه خرگوش خنگم

 

من واقعاً يه خرگوش خنگم

نگران نباش هويج خان
ميذارم تا 48 ساعت ديگه پاکش کني

 

خيلي خب. بيا اينجا

 

خيلي خب. خرگوش. چقدر احساساتي هستي

نفس عميق بِکش

ميخواي اين خودکار رو بدزدي؟

همينطوره؟

 

روي دُمم ايستادي -
ببخشيد -

مزرعه خانوادگي هاپس

 

فکر کردم شماها فقط هويج پرورش ميديد

نقشه چيه؟ -
قراره زوزه‌کش‌هاي شب رو پيدا کنيم -

باشه، چجوري؟

اينو مي‌شناسي ؟ -
بهت که گفته بودم. من همه رو مي‌شناسم -

ها‌ها، سلام. بفرماييد اينجا
(ويدئوکلوپ داراي مجوز دوک)

هرچيزي احتياج داشه باشيد، من دارم

تمام فيلم‌هاي مورد علاقه تون

فيلم‌هايي دارم که
.حتي هنوز اکران نشدن با زيرنويس فارسي

!هي، 15درصد تخفيف. 20 درصد

!خودت يه قيمتي بگو. بي خيال

.به به ! ببين کي اينجاست
!سلطان کارهاي خلاف

چته وايلد؟

الان نبايد بستني‌ يخي‌ي چيزي رو آب کني؟

هي، تو همون پليس پشمک هستي

ما هردومون مي‌دونيم
اون چيزهايي که دزديدي، پياز نبودن

ميخواستي با اون زوزه‌کش‌هاي شب چيکار کني، وسلتون؟

ويسلتون. دوک ويسلتِن و من به حرف نميام، خرگوش

و هيچ جوري هم نمي توني مجبورم کني

 

منجمدش کنين

آآآ! واستا! واستا! واستا! آه

!اي موش کثيف. چرا بهش کمک مي‌کني؟ اون پليسـه

و همچنين مادرخوانده‌ي نوه‌ي آينده‌م

ميخوام اسمش رو بذارم جودي -
اوه- ...

اين راسو رو منجمد کنيد

!خيلي خب! خواهش مي‌کنم
!حرف مي‌زنم ! حرف مي‌زنم

زوزه‌کش‌هاي شب رو دزديدم که بفروشم

پيشنهادي بهم دادن که نتونستم رد کنم: پول

و به کي فروختي‌شون؟

يه قوچ به اسم "داگ". يه محل قرار زيرزميني داريم

فقط مواظب باشيد. داگ درست ضد رفاقته

اون نارفيـقـه

 

زود باش

 

راسو دروغ نمي گفت

آره. انگار داگ روي زوزه‌کش‌هاي شب سرمايه گذاري کرده

 

داگ هستم. موضوع چيه؟

.يوزپلنگ در ميدان صحرا
فهميدم

واقعاً؟ آره مي‌دونم سريع هستن. مي‌تونم بزنمش

گوش کن، من يه سمور فِسقلي رو از وسط
پنجره‌ي ماشيني که داشت حرکت مي‌کرد، زدم

 

وقتي تموم شد خبرت مي‌کنم، يا اينکه تو اخبار مي‌بيني

.هر کدوم زودتر شد

هي، داگ، باز کن. برات قهوه آورديم

خيلي خب، "وُلتر" و "جِسي" برگشتن، بايد الان برم بيرون

!واستا! کجا ميري؟ برگرد اينجا

!چيکار مي‌کني؟ تو رو ميبينه

!به چي نگاه مي‌کني؟ هي

به هرچي که فکر مي‌کني تمومش کن

!هويج خان! هويج خان

بهتره اين دفعه بيشتر کف داشته باشه

!ها

 

!هي! باز کن

چيکار مي‌کني؟ مارو اينجا گير انداختي

بايد اين مدرک رو به پليس زوتوپيا برسونيم

خب، اينم از اين. برداشتمش -
نخير. همش رو -

صبرکن، چي؟

 

عاليـه. حالا ديگه لوکوموتيوران هم شدي؟

هي گوش کن. بايد معجزه رخ بده تا اين ابوطياره راه بيفته

 

.خب. شکر خدا

!يه اتفاقي توي آزمايشگاه افتاده... الان بدتر شد

 

ماموريت انجام شد

الان، براي زدن بوق پيروزي زوده؟

خيلي خب. يه بوق

 

خب، ديگه اسمش رو از فهرست ابوطياره‌ها خط مي‌زنم

 

انگار بايد اون بوق پيروزي رو پس بگيرم

 

شايد تگرگ باشه

 

!برو کنار

 

!داره مياد

 

!هويج خان -
!نگه ندار! ادامه بده -

نه نگه دار. لطفاً نگه دار

!اين قطار رو نگه ندار

!آآآ

 

!اووو

 

!واي

 

!سريع‌تر، نيک .سريع‌تر -
!يه قطار ديگه داره مياد -

بهم اعتماد کن. سريع تر برو

 

!قطارو متوقف کن

 

هي. کمک ميخواي؟

 

!اون نه نه نه نه! خيلي سريع شد! محکم بگير

 

فکر کنم ديگه بايد پياده شيم

 

خيلي خب شايد ... شايد بعضي مدارک باقي بمونن

 

همه چيز به باد رفت. همش رو از دست داديم

 

آره، همه به جز اين .‌ ها‌ها‌ها‌ها

اوه، نيک. دمت گرم -
آخ -

زودباش! بايد بريم اداره پليس

از موزه تاريخ طبيعي بريم

 

ايناهاش -
!جودي ! جودي -

شهردار زنگوله پا

ما فهميديم قضيه چيه. يه نفر با اين گلوله‌ها، شکارچي‌ها رو ميزده

اين اونا رو وحشي ميکرده

خيلي بهت افتخار مي‌کنم، جودي. تو کار فوق العاده‌اي کردي

ممنون خانم

 

از کجا مي‌دونستي کجا پيدامون کني؟

الان ميام اون جعبه رو ميگيرم

ميدوني چيه؟ فکر کنم بهتره من و نيک اينو به اداره پليس ببريم

 

فرار -
فرار -

 

!بگيريدشون

 

.... آه

 

!هويج خان

آخ

گرفتمت. بيا اينجا

 

خيلي خب. آروم باش

اي واي

زغال اخته؟ -
نه -

 

بيا بيرون، جودي

جعبه رو بگير. برسونش به بوگو

من تنهات نميذارم. امکان نداره

نمي تونم راه برم -
يه فکري مي‌کنيم -

ما در يه طرف هستيم، جودي

ما رو دست کم گرفتن
برامون ارزشي قائل نبودن

از اين وضع خسته نشدي؟

 

شکارچي‌ها. شايد اون‌ها قوي و پُرسروصدا باشن

اما حيواناتي که شکار ميشن 10 برابر بيشتر از اون‌ها هستن

 

.بهش فکر کن
.نود درصد جمعيت در مقابل دشمن مشترک، متحد شدند

کسي نميتونه جلومون رو بگيره

 

هان؟

 

!اونجا

 

!اوه

 

!آه

 

بايد توي همون مزرعه‌ي هويج ميموندي، نه؟

خيلي بد شد. واقعا ازت خوشم ميومد

ميخواي چيکار کني؟ منو بُکشي؟

اووه، نه. معلومه که نه

.اون ميکشه

نه! اوه، نيک؟

بله، پليس! يه روباه وحشي توي موزه‌ي تاريخ طبيعي هست

سروان‌ هاپس زخمي شده. لطفاً عجله کنيد

.نه، نيک. اينکارو نکن. باهاش مبارزه کن

اوه، اما اون نميتونه کمکش کنه. ميتونه؟

چون که شکارچي‌ها از نظر زيست شناسي
مستعد وحشي شدن هستند

 

!برو عقب

 

!خدا جون! فکر کن اخبار چي ميگه

«پليس قهرمان، توسط روباه وحشي کشته شد»

 

پس اينجوريه؟ شکار از شکارچي بترسه و تو در قدرت بموني؟

.بله، تقريباً

فايده نداره

.ترس، هميشه فايده داره

و من همه شکارچي‌هاي زوتوپيا
رو آلوده مي‌کنم تا همينجوري بمونه

!آه

 

اوه، نيک. نه

 

خداحافظ، خرگوش خانم

 

وووو

خون، خون، خون و مرگ

.خيلي خب، ادا و اطوار بسه

در ضمن، فکر کنم دست خودمونه. دست خودمونه

دست خودمونه. مرسي گاو پشمالو

.تو خيلي خوب تمام حقيقت رو گفتي

چي؟

دنبال گلوله ميگردي؟ اينجاست

... چيزي که توي اسلحه داري

زغال اخته‌هاي مزرعه‌ي خانواده من هستن

خوشمزن. بايد امتحان کني

من واسه شيردل پاپوش درست کردم. واسه شما هم مي‌کنم

حرف من شهردار عليه شماهاست

... اوو. راستش

و من همه شکارچي‌هاي زوتوپيا رو آلوده مي‌کنم تا همينجوري بمونه

حرف خودت عليه خودته -
ها؟ -

.به اين ميگن حقه زدن، عزيزم
!بووم

 

شهردار قبلي، زنگوله پا اکنون پشت ميله‌هاي زندان است

و متهم به برنامه ريزي حملات وحشيانه‌اي
.که اخيراً گريبانگير زوتوپيا شده است

شهردار قبل از اون، لئودور شيردل
از نقشه‌هاي اون اظهار بي اطلاعي مي‌کنه

.و ادعا مي‌کنه فقط سعي داشته از شهر محافظت کنه

آيا من اشتباه کردم که اون حيوانات رو زنداني کردم؟

خب، بله. همينطوره

يه کار غلط بخاطر يه هدف درست بوده

در خبرهاي مرتبط، دکتر‌ها مي‌گويند
...پادزهر زوزه‌کش‌هاي شب براي

.بهبودي شکارچيان مبتلا ساخته شده است

 

!اوه، اِميت

 

ممنونم

 

...وقتي بچه بودم

فکر مي‌کردم زوتوپيا همچين جاي فوق العاده‌ايـه

جايي که همه با هم مهربون هستن

هرکسي ميتونه هرچيزي که ميخواد باشه

اما معلوم شد زندگي کمي پيچيده‌تر
از اين شعارهاي پشت وانت و کاميون‌هاست

زندگي واقعي درهم و برهمه

همه مون محدوديت‌هايي داريم

همه مون مرتکب اشتباه ميشيم

.اين يعني، ديدنِ نيمه‌ي پُر و خالي ليوان
ما همه چيزهاي مشترکي داريم

...و هرچه بيشتر تلاش کنيم تا همديگر رو درک کنيم

.استثنايي‌تر خواهيم شد

 

اما بايد تلاش کنيم

پس مهم نيست چه نوع حيواني هستيد

از بزرگ‌ترين فيل گرفته، تا اولين روباه‌مون

 

...ازتون خواهش مي‌کنم

تلاش کنيد ... تلاش کنيد دنيا رو جاي بهتري کنين

نيکلاس پي وايلد

به درون تون نگاه کنيد و
متوجه بشيد که تغيير از خود شما شروع ميشه

 

از من شروع ميشه. از همه‌مون شروع ميشه

 

!آره -
!آره -

 

!خيلي خب، خيلي خب. بسه. خفه

 

امروز صبح کارمندهاي جديدي به جمع مون اضافه شدن

از جمله اولين روباه‌مون. که مهم نيست

قربان، شما بايد خودتون
متن صحبت‌هاي الهام بخش‌تون رو بنويسين

دهنت رو ببند، وايلد

ماموريت‌ها

.افسر گريزولي، فراگماير، دلگادو
نيروهاي ويژه شهر تندر

.اسنارلوف، هيگينز، وُلفارد
پليس نامحسوس

...‌هاپس، وايلد
!پارکبان

مرخص

!شوخي کردم

گزارش شده يه مسابقه‌ي خيابوني در صحراي مرکزي داريم

پيداش کنيد. متوقف کنيدش

همه‌ي خرگوش‌ها بد رانندگي ميکنن يا فقط تو اينجوري هستي؟

 

آخ. شرمنده

هه هه. خرگوش ناقلا

روباه خنگ

.خودت مي‌دوني عاشقمي

مي دونم؟

بله
بله، مي‌دونم

 

حيوان سريع
زوتوپيا

جناب، شما 180کيلومتر سرعت داشتيد
اميدوارم توضيح مناسبي داشته باشيد

 

!به به، فرفره خان، چشمم روشن

 

... نيک

 

شب بخير، زوتوپيا

همه با هم. پنجه‌ها بالا

? امشب اشتباه کردم ?

? يه مبارزه ديگه رو از دست دادم ?

? هنوز هم اشتباه مي‌کنم اما دوباره شروع خواهم کرد ?

? مدام زمين مي‌خورم ?

? هميشه خودم رو آماده کار جديد مي‌کنم ?

? هميشه بلند ميشم تا ببينم ديگه چي در انتظارمـه ?

? هرگز شانه خالي نمي کنم ?
? نه هرگز تسليم نميشم ?

? تا موقعي که به پايان کار برسم ?

? سپس دوباره شروع مي‌کنم ?

? حتي اگه جلو باشم ?

? ميخوام همه چيز رو امتحان کنم ?

? ميخوام امتحان کنم اگرچه ممکنه شکست بخورم ?

? هرگز شانه خالي نمي کنم ?
? نه هرگز تسليم نميشم ?

? تا موقعي که به پايان کار برسم ?

? سپس دوباره شروع مي‌کنم ?

? نه من رها نمي کنم ?

? ميخوام همه چيز رو امتحان کنم ?

? ميخوام امتحان کنم اگرچه ممکنه شکست بخورم ?

? اوه اوه اوه اوه ?

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

همه با هم. پنجه‌ها بالا

زيرنويس از
بهرنگ رجبي، امير طهماسبي ،SiGMA ارميا

? ببين چه مسير دوري رو اومدي ?

? قلبت پر از عشقه ?

عزيزم، تو به اندازه کافي تلاش کردي ?
? يه نفس عميق بکش

? خودت رو سرزنش نکن ?

? نياز نيست اونقدر سريع بدوي ?

بعضي وقت‌ها آخر ميشيم ?
? ولي تمام تلاشمون رو کرديم

من تسليم نميشم ?
? نه، من تسليم نميشم

? تا زماني که به پايان کار برسم ?

? و بعدش دوباره شروع ميکنم ?

? نه، من دست از تلاش برنميدارم ?

? ميخوام همه چي رو امتحان کنم ?

حتي اگه ممکنه شکست بخورم ?
? ولي ميخوام امتحان کنم

من تسليم نميشم ?
? نه، من تسليم نميشم

? تا زماني که به پايان کار برسم ?

? و بعدش دوباره شروع ميکنم ?

? نه، من دست از تلاش برنميدارم ?

? ميخواهم همه چي رو امتحان کنم ?

حتي اگه ممکنه شکست بخورم ?
? ولي ميخوام امتحان کنم

 

? من همچنان اشتباهات جديدي ميکنم ?

? ...و هر روز اشتباهات ?

? جديدي ميکنم ?

 

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

www.9Movie.in
www.show-time.info
www.FarsiSubtitles2.com

amir_t6262@yahoo.com
eriduble7e@Yahoo.com
Behrang.subtitle@gmail.com

www.NightMovie.net
دانلود فيلم و سريال، زبان اصلي- دوبله فارسي

سينما را با ما "حرفه‌اي" دنبال کنيد
WwW.7thMovie2.Com

 

? من همچنان اشتباهات جديدي ميکنم ?

 

? هر روز اشتباهات جديدي ميکنم ?

 

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

? همه چيز رو امتحان مي‌کنم ?

 

Zootopia (2016)
farsi_persian
ver 2.0
04.02.95